اطلس مال، بنادر غیررسمی، رانت و نه نئولیبرالیسم

تهران - تحریریه - حمیدرضا جلایی پور در یادداشتی؛ انطباق اقتصاد ایران با نئولیبرالیسم را رد کرد و ساختار اقتصاد سیاسی ایران را رانتی حکومتی دانست.

  بیش از سه دهه هست كه اقتصاد جهاني و كشورهاي غربي متاثر از سياست هاي نئوليبراليستي هستند و ظهور دولت ها و جنبشهاي پاپوليستي در كشورهاي غربي را در سال های اخیر مي توان واكنشي به این سیاست های اقتصادی نئولیبرالی دانست. اما عده ای از اهل نظر، دست به تعميم زده اند و «اقتصاد ایران» را نئولیبرالی می دانند و در برابر شکاف عمده ایران و آرایش سیاسی متناظر با آن ( یعنی شكاف ميان طرفداران حکمرانی قانونی، پاسخگو و مبتنی بر دولت- ملت شهروندی در برابر طرفداران حکمرانی انقلابی و مبتنی بر حرکت به سوی تمدن سازی جهانی) معتقدند باید شکاف غنی/ فقیر یا جبهه استکبار در برابر جبهه عدالت طلب یا جبهه نئولیبرالیست ها در برابر سوسیالیست ها را جدی گرفت و جبهه بندی سیاسی سرمایه داران در برابر سوسیالیست ها را فعال کرد. اين در حالی است كه حاملان دولت پنهان بیست سال است که در برابر کابوس شکاف سیاسی مزبور و حامیان گشایش سیاسی در سطح گفتمانی دنبال آلترناتیوند و جبهه بندی سیاسی نیروهای ارزشی در برابر ضد ارزشی را با توجه به نتایج سه انتخابات اخیر ناکارا می دانند. از این رو بدشان نمی آید بجای تاکید تبلیغی بر «ارزش ها» از آلترناتیو و فعال شدن آرایش سیاسی نئولیبرال ها در برابر سوسیالیست ها یا عدالت طلب در برابر سرمایه دار دفاع کنند. به همین دلیل بخش تبليغي و فرهنگي دولت موازي با اهل نظری که اقتصاد ایران را نئولیبرالی می دانند مرحبا هستند. این اهل نظر هم برای اینکه شاهدی تجربی برای وجود نئولیبرالیسم ارائه کنند به نقش «نئولیبرال ساز» یک چیزی بنام مکتب نیاوران (یا موسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی که محل آن در نیاوران و مسولیت آن با دکتر مسعود نیلی است) در کشور اشاره می کنند و صدا وسیما هم آنرا در آتش تبلیغاتیش فوت می کند. (درصورتیکه دکتر سرزعیم بی ریشه بودن این ادعا را در نوشته کوتاه و مستند ... نشان داده است.) در حالي كه در عالم واقعي اقتصاد ایران «نئولیبرالی» نیست. و سنخ تحلیلی «نئولیبرالیسم» قادر به ارزیابی خصیصه های اقتصاد ایران نیست و این آدرس غلط دادن است و گنجشک را بجای بلبل تبلیغ کردن است. توجه داشته باشیم در اینجا سخن من انکار اهمیت «عدالت اجتماعی» نیست بلکه اتفاقا یکی از عوامل ضعف عدالت اجتماعی اقتصاد رانتی مورد حمایت دولت موازی است. اقتصادی که مولد، شفاف و مبتنی بر کارآیی نیست.
باز توجه داشته باشید من منکر معضلات یا ابرچالشهای اقتصادی در ایران مثل بیکاری نیستم. بلکه حرفم این است که آیا این ابر چالشها معلول یک اقتصاد آزاد، قانونی و رقابتی است (آنطور که «نو سوسیالیست ها» می گویند) یا معلول یک اقتصاد سیاسی استثنایی، حکومتی، رانتی، غیر رقابتی، غیر مولد و غیر تولیدی و مرکانتیلیستی است(آنطور که اصلاح طلبان می گویند)؟
باز توجه داشته باشيد من دلم براي توسعه مبتني بر سياست هاي نئوليبرالي لك نزده است و از توسعه مسولانه، پايدار و درون زا و جهان نگر دفاع مي كنم. چرا باید مواظب خرید گنجشک بجای بلبل بود؟ اگر چالش نئولیبرالیسم در برابر سوسیالیسم را چالش اصلی بگیریم مصداق طنز آميز این دوگانه سازي خطا اين می شود كه دولت روحانی استثمارگر در برابر میلیونها ایرانی در حال استثمار قرار مي گيرد ( همان قصه چهار درصد در برابر نودو شش درصد در تبليغات انتخاباتي قاليباف) و حاملان دولت موازی هم می شوند مخالفان نئولیبرالیسم! من فکر می کنم اینجوری سخن گفتن همان آدرس غلط دادن است (آنهم در چهارچوب شعار به ظاهر قشنگ فراتر رفتن از آرایش سیاسی فعلی و لزوم مبارزه برای عدالت اجتماعی). جالب اينكه حاميان اين آرايش نوساخته، ایستادگی مدنی برای حکمرانی پاسخگو و دموکراتیک را به سخره می گیرند. این آدرس غلط دادن اوج خواست و علاقه دولت موازی است. یعنی دولت موازی و نیرویی که بدون نیاز به پاسخگویی بر دو سوم منابع کشور مسلط است. نیرویی که از یک طرف اطلس مال می سازد و اسکله های مرزی ویژه دارد و از طرفی صدا و سیمایش نئولیبرالیسم را تقبیح می کند و برای مهار منتقدین این اقتصاد سیاسی زندان و دادگاه اختصاصی در اختیار دارد.
بعنوان نمونه انجمن حکمت و فلسفه نشست می گذارد و از معتقدین به شکاف سرمایه داری در برابر سوسیالیست دعوت می کند و آنها نگرانی خود را از ظهور فاشیست در ايران اعلام می کنند! (مثلا از نظر آنها یک علامت فاشیست این است که بخشی از مردم روز تولد کوروش قصد رفتن به پاسارگاد را داشته اند!) معنای طنز آمیز این سخن این است که حاملان دولت پنهان نگران فاشیسم هستند!! در حالی که این نگران ها کسانی هستند که اجازه نمی دهند خاتمی به یک میهمانی برود ولی احمدی نژاد می تواند با هواپیما و اسکورت به مناطق زلزله زده برود و بعد از آنجا مستقیم به مراسم اعتراض بست نشینی شاه عبدالعظیم می رود و به موقع هم در جلسه مجمع تشخیص مصلحت شرکت می کند!
در انتها باز توجه بدهم من منکر معضلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جنسیتی، قومی و تنشهای ارزشی نسلی نیستم و معتقدم نباید بگوییم تا ورود ایران به مرحله تحکیم دموکراسی حل این معضلات را باید "تعلیق" کنیم. بلکه بحث سر این است که معضل اصلی و مادر جامعه ايران کدام است و نیروهای سیاسی و جامعه مدني چگونه باید آرایش بگیرند؟ آن تحلیلی که با برجسته کردن چالش نئولیبرالیسم / فقرا بجای توجه به چالش اصلی سیاسی، دولت روحانی را نئولیبرال می داند، علاقه مندان به کوروش را علامت ظهور فاشیسم در ایران می دانند و به نقش دولت موازی ( در مخالفت با توسعه همه جانبه) توجه ندارند، دارند آدرس غلط می دهند و گنجشک را بجای بلبل تبلیغ می کنند. در سالروز شانزده آذر مواظب باشیم «گنجشک» را بجای «بلبل» تبلیغ نکنند- اين موضوع در دو پست بالا مورد توجه قرار گرفته است. حمیدرضا جلائی‌پور منبع: کانال شخصی
۱۴ آذر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۳
کد خبر: 2243

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 6 =